اکبر نبوی
به جرئت می توان گفت فیلم سینمایی «ملک سلیمان» نخستین فیلم ایرانی است که به لحاظ تولید روند بسیار سخت و سنگینی را طی کرده و خوشبختانه میتوان گفت سینمای ایران بعد از سالها ترس و لرز و بیم و هراس تصمیم به اجرایی کردن تجربهای گرفت که تا حد زیادی با تولیدات سینمای جهان برابری میکند.
باید به آقایان جعفری جلوه، بحرانی، رضا بالا، رضا داد و فراورده تبریک گفت که چنین قدم بزرگی را در سینمای ایران برداشتند اما تصور میکنم به نکاتی در ساخت این فیلم کم توجهی شده است که اشارهای به آنها دارم.
اولین نکته در مورد فیلمنامه این اثر سینمایی است؛ در روزنامه «خبر» خواندم که فیلمنامه این کار 39 بار بازنویسی شده است و من با کمال تعجب فکر میکردم که فیلمنامه اولیه این کار چه بوده است که حال و بعد از 39 بار بازنویسی به این صورت درآمده؟
تقریبا میتوان گفت فیلمنامه «ملک سلیمان» دارای عناصر مهم دراماتیک نیست و در حقیقت با مجموعهای از حوادث که کلیت قصه را به وجود میآورد روبرو هستیم که الزاما چنین چیزی داستان منسجمی را به وجود نمیآورد.
نکته دوم دخالت برخی عناصری است که اساسا سینما را نمیشناسند و فقط با تکیه بر تصوراتی که داشتهاند در این روایتپردازی به بیراهه رفتهاند؛ مثل اینکه در این فیلم شیاطین را به شکل هالهای از ابر سیاه میبینیم حال آنکه تصور انسان از یک موجود غیر مادی اصلا اینطور که تصویر شده است، نیست!
و سلطه این نگاه کودکانه متاسفانه گویی به کارگردان کار تحمیل شده است. از طرف دیگر در روند شکلگیری این فیلم نگاهی مبنی بر مبارزه با صهیونیسم جهانی نیز مطرح شده است حال آنکه باز هم بنا بر نگاه غلط برخی از دوستان این نکته نیز به دلیل عدم ارزش دراماتیک در فیلمنامه، در نهایت به کار لطمه زده است.
نکته بعدی در رابطه با جلوههای ویژه این اثر سینمایی است. بنا بر شنیدههای من هزینه زیادی بابت این بخش از فیلم صرف شده است و جای تاسف است که در این کار به سراغ متخصصان چینی رفتهایم و از افراد با استعداد کشور غافل شدهایم! حقیقتا اگر با بودجهای بالغ بر یک میلیارد تومان در ساخت جلوههای ویژه روبرو بودیم چرا این پول را در جیب بیگانگان ریختیم؟ تصور میکنم وقتی بحث سرمایه ملی ما وسط است قطعا باید از متخصصان کشورمان استفاده کنیم، این وظیفه ملی ما است.
اما در حوزه کارگردانی این فیلم معتقدم که اگر تیمی از کارگردانها فیلم را هدایت میکردند، امروز با اثری سینمایی رو برو بودیم که حاصل فکر و اندیشه چندین کارگردان بود و شاید اثر متفاوتتری به تصویر کشیده میشد. شاید عدهای به این نظر خرده بگیرند اما کاش حاصل ساخت چنین فیلمی مجموعهای از اندوختههای چندین کارگردان بود.
هر چند که این فیلم با ضعفهایی در کارگردانی روبرو بود اما تا حد زیادی این ضعفها در تدوین برطرف شده است.
در مجموع با وجود تمام نقاط ضعفی که در فیلم به چشم میخورد باز هم میتوان «ملک سلیمان» را اثری بسیار موفق در سینمای ایران دانست و آن را گامی جدی و البته قابل قبول در جهت ساخت آثاری نزدیک به سینمای جهان تصور کرد.
:: موضوعات مرتبط:
سینمای ایران ,
,
:: بازدید از این مطلب : 415
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13